کسانی که به لحاظ تحصیلی موفق بودند از گروه دیگر در نمره هوش هیجانی نمره بالاتری کسب کردند، نتایج نشان داد هوش هیجانی می‌تواند موفقیت تحصیلی را پیش‌بینی کند. جمیز کرستید (۱۹۹۹) با بهره گرفتن از ۲۳۵ دانشجوی سال اول با بهره گیری از پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن مطالعه همبستگی هوش هیجانی و موفقیت تحصیلی پرداخت. نتایج حاصله نشان داد که همبستگی پائین بین هوش هیجانی و موفقیت وجود دارد. این یافته ‌در مورد هوش عمومی و موفقیت تحصیلی صادق نیست و هوش عمومی همبستگی بالایی با موفقیت تحصیلی نشان داد. همچنین نتایج این مطالعه بین این امر بوده که هوش هیجانی می‌تواند ۵ تا۱۰% واریانس شاخص موفقیت تحصیلی باشد. بار-آن( ۱۹۹۸) جهت بررسی نقش هوش هیجانی بر موفقیت تحصیلی ۴۷ دانش آموز دارای معدل الف که هوش بهره آن ها ۱۳۰ مطابق با آزمون وکسلر داشتند را مورد مطالعه قرار داد. نتایج نشان می‌دهد که میانگین بهره هیجانی آن ها برابر با ۱۱۲ بوده بیانگر توانایی بالای این افراد در بر آوردن استرس های محیط و کنار آمدن با فشارهای روزمره بود.

 

۲-۲۰- پیشرفت تحصیلی

 

پیشرفت تحصیلی به عنوان یکی از ابعاد پیشرفت در نظام آموزش وپرورش است. که به معنی موفقیت دانش آموزان در گذراندن دروس یک پایه تحصیلی مشخص و یا موفقیت در امر یادگیری مطالب درسی می‌باشد و مخالف آن، افت تحصیلی است که از معضلات و مشکلات نظام آموزشی می‌باشد و به صورت های مختلف، مثل عدم موفقیت دانش آموزان در دستیابی به اهداف مقاطع تحصیلی مربوطه و یا مردودی و یا تکرار واحدهای درسی مربوطه و ترک تحصیل زودرس و بلاتکلیفی خود را نشان می‌دهد (شلویری ۱۳۷۷به نقل از حیدری ۱۳۹۰، ۲۱۱-۱۸۵).

 

پیشرفت تحصیلی دانش آموزان یکی ازشاخص های مهم در ارزشیابی آموزش وپرورش است وتمام کوشش ها در این نظام در واقع تلاش برای جامعه عمل پوشاندن بدین امرتلقی می شود.

 

به طوراعم کل جامعه وبه طور اخص نظام آموزش وپرورش نسبت به سرنوشت کودکان، رشد و تکامل موفقیت آمیز آنان جایگاه آنهادرجامعه علاقه مندونگران است ‌و انتظار دارد دانش اموزان درجوانب گوناگون، اعم ازابعاد شناختی وکسب مهارت وتوانایی ها و نیز در ابعاد عاطفی ‌و شخصیتی، آنچنان که بایدپیشرفت وتعالی یابند(پورشافعی ۱۳۷۰، ۱۵۳).

 

پیشرفت تحصیلی را می توان چنین تعریف کرد: پیشرفت تحصیلی، موفقیت دانش آموزان است در یکیا چند موضوع درسی مثل درک و فهم، خواندن یا حساب کردن، که چنین پیشرفت هایی به وسیله آزمون های میزان شده تحصیلی اندازه گیری می شود( ماهر ۱۳۶۹، ۲۰۹-۱۹۷).

 

ویا میزان یادگیری آموزشگاهی به صورتی که توسط آزمون های مختلف دروس مانند ریاضی و دیکته سنجیده شود( سیف ۱۳۷۶، ۳۶).

 

 

۲-۲۱- پیشینه تحقیق

 

۲-۲۱-۱ پژوهش های خارج از کشور

 

گلمن(۱۹۹۹) معتقد است هوش شناختی ۲۰% پیشرفت تحصیلی را پیش‌بینی می‌کند ومابقی این درصد به وسیله هوش هیجانی واجتماعی قابل توجیه است. سالووی و مایر (۱۹۹۹) در پژوهشی به دست آوردند که هوش هیجانی با سلامت روان در ارتباط است آن ها در پژوهش خود نشان داند افراد دارای هوش هیجانی بالا توانایی بهتر برای مقابله با استرس ها دارند. افراد با هوش هیجانی پایین، زمانی که تحت استرس قرار می گیرند، احتمال بیشتری دارد که دچار بیماری شوند. بار-آن (۲۰۰۰) در تحقیقی تحت عنوان هوش هیجانی وخود شکوفایی ‌به این نتیجه رسید که هوش هیجانی با توانایی تحقق بخشیدن به استعدادها و مهارت ها ارتباط بالایی دارد. بار-آن در پژوهش خود ‌به این نتیجه رسید که هوش هیجانی واجتماعی شامل توانایی‌های در هم تنیده شخصی هیجانی واجتماعی است که مجموع توانایی شخصی را برای انطباق مؤثر وفعال با فشارها روزمره تحت تاثیر قرار می‌دهد. اسکاتی[۳۳] و همکاران (۲۰۰۱) در تحقیق خود نشان دادند که هوش هیجانی بالا در درک و فهم بهتر و مدیریت هیجان ها از گسترش حالت های هیجانی ناسازگار که با اختلالات خلقی و اضطراری رابطه دارند، پیشگیری می‌کند. پژوهش واتنرز و مکنولی[۳۴](۲۰۰۵) حاکی از اثرات مثبت برنامه های آموزشی مهارت های هیجانی اجتماعی بر روی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بوده است. همچنین تحقیق اینگلبرگ[۳۵](۲۰۰۴) نشانگر ارتباط میان هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی موفقیت آمیز است.

 

آستین[۳۶] و همکاران( ۲۰۰۵) در پژوهشی بر روی دانشجویان نشان دادند که هوش هیجانی به طور قوی تری با اندازه وکیفیت شبکه اجتماعی ارتباط دارد اما کیفیت شبکه اجتماعی رضایت از زندگی و وضعیت بهداشتی به طور قوی تری با شخصیت مرتبط بودند.

 

فرانیس و دوگاس(۲۰۰۴) در پژوهشی نشان دادند که باورهای مثبت درمورد نگرانی به طور منحصر به فردی نشانه های افسردگی و اضطراب راپیش بینی می‌کند. سیاروچی واندرسون[۳۷]( ۲۰۰۲) در پژوهش دریافتند که هوش هیجانی مهم منحصربه فردی در درک بین استرس ها و سه مؤلفه‌ سلامت روانی شامل افسردگی، ناکامی وافکار خودکشی دارند.

 

اسکاسی وکارت رایت (۲۰۰۲)، داوادا و هارت (۲۰۰۰)، شوتی و همکاران (۱۹۹۸) نشان دادند که هوش هیجانی با سلامت عمومی رابطه مثبت دارد وحتی قادر به پیش‌بینی آن نیز هست (به نقل از زارع ۱۳۸۰، ۹۱).

 

ویلز[۳۸](۲۰۰۰) در مقاله خود ‌به این نتیجه رسید که بین سلامت عمومی و هوش هیجانی رابطه مثبت وجود دارد و مدیرانی که از هوش هیجانی بالاتری برخوردارند، سلامت عمومی بالاتری دارند.

 

۲-۲۱-۲ پژوهش های داخل کشور

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...